سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پروژه دانشجویی تحقیق درآمدی بر نظریه شخصیت بر مبنای اندیشه دینی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی تحقیق درآمدی بر نظریه شخصیت بر مبنای اندیشه دینی فایل ورد (word) دارای 31 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی تحقیق درآمدی بر نظریه شخصیت بر مبنای اندیشه دینی فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی تحقیق درآمدی بر نظریه شخصیت بر مبنای اندیشه دینی فایل ورد (word)

چکیده  
مقدمه  
الف) روش پژوهش  
ب) مبانی نظری مربوط به ماهیت انسان  
ج) ساخت شخصیت  
1 الگوی ریخت‌شناختی  
2 الگوی ابعادی عاملی  
3 الگوی پویشی  
4 الگوی دینی  
د) مفاهیم اساسی  
ه‍ ) ابعاد شخصیت  
و) تحول شخصیت  
1 مبانی نظری تحول از دیدگاه اسلام  
2 انواع تحوّل  
ز) آسیب‌شناسی روانی  
ح) شخصیت سالم در رویکرد دینی  
بحث و نتیجه‌گیری  
پی‌نوشت‌ها:  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی تحقیق درآمدی بر نظریه شخصیت بر مبنای اندیشه دینی فایل ورد (word)

ابن بابویه القمی(الشیخ الصدق)، علل الشرایع، بیروت، داراحیاالتراث، 1414ق
احمدبن فارس، معجم مقاییس اللغه، تحقیق:عبدالسلام محمد هارون، مصر، شرکه مکتبه مصطفی البابی و اولاده، 1404 ق
التمیمی الآمدی، عبدالواحد، غررالحکم، تهران، انصاری، 1371.
انجمن روانپزشکی امریکا، راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، ترجمه محمد رضا نیکخو، چ چهارم، تهران، سخن، 1388
باقری، خسرو، نگاهی دوباره به تربیت اسلامی، چ دوم، تهران، مدرسه، 1370
بشیری، ابوالقاسم، «ارزیابی و مقایسه سطح پرخاشگری و ارتباط آن با مولفه‌های شخصیت»، پایان نامه ارشد، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، قم، 1378
ـــــ ، الگوی انسان کامل با رویکرد روانشناختی، قم، موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی، 1389
جوادی آملی، عبدالله، فطرت در قرآن،قم، اسرا، 1384
بی‌نام، الحدیث، فرید، چ پنجم، بی‌جا، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1366
الحر العاملی، محمدبن حسن، وسایل الشیعه، قم، موسسه ال البیت، 1409 ق.
الحرانی، الحسن بن علی(ابن شعبه)، تحف العقول، تحقیق: علی اکبر الغفاری، قم، موسسه النشر الاسلامی، 1404ق
دادستان، پریرخ، روانشناسی مرضی، چ نهم، تهران، سمت، 1387
راغب اصفهانی، مفردات الفاظ قرآن، تحقیق:صفوان عدنان داوودی، بیروت، دارالقلم، 1412ق
شجاعی، محمد صادق، نظریه‌های انسان سالم با نگرش به منابع اسلامی، قم، موسسه امام خمینی، 1389
شرفی، محمدرضا، مراحل تحول و رشد انسان، چ ششم، تهران، وزارت ارشاد، 1375
شولتز، دوان، نظریه‌های شخصیت، ترجمه یوسف کریمی، چ هفتم، تهران، ارسباران، 1387
طباطبایی، محمد حسین، تفسیر المیزان، قم، موسسه نشر اسلامی، 1370، ج 16
طبرسی، رضی‌الدین ابونصر بن فضل، مکارم الاخلاق، بیروت، موسسه اعلمی، 1392ق
فیاضی، غلامرضا، علم النفس فلسفی، قم، موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی، 1389
کریم زاده،صادق، «بنیان‌های نظری تحول اخلاقی از دیدگاه قرآن» رساله دکترا، قم، موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی، 1390
کریمی، یوسف، روانشناسی شخصیت، چ نهم، تهران، ارسباران، 1388
مای لی و ربرتو، ساخت، پدیدآیی و تحول شخصیت، ترجمه محمود منصور، چ پنجم، دانشگاه، 1387
محمدبن یعقوب الکلینی، تحقیق: علی اکبر الغفاری، بیروت، دارصعب و دارالتعارف، 1401ق
محمدی ری شهری، محمد، لعقل والجهل فی الکتاب واسنه، قم، دارالحدیث، 1421ق
_____ ، میزان الحکمه، قم، دارالحدیث، 1385
مصباح‌یزدی، محمد تقی، اخلاق در قرآن، قم، موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی، 1388، ج اول
ـــــ ، محمد تقی، به سوی او، چ دوم، قم، موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره)، 1388
موسوی نسب کرمانی، سید محمد رضا، «بررسی تحول دعا در کودکان و نوجوانان»، پایان‌نامه دکتری، قم، موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره)
نوذری، محمود، «بررسی تحول ایمان به خدا در دوره کودکی، نوجوانی و آغاز جوانی»، پایان‌نامه دکتری، مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره)، 1390
نورعلیزاده، مسعود، «رابطه خداآگاهی با خودآگاهی و تأثیر آن بر سلامت روان»، پایان نامه ارشد، قم، موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره)، 1390

 

چکیده

هدف پژوهش حاضر آن است که با استفاده از آموزه‌های دینی، الگوی جدیدی با نگرش به متون دینی برای مطالعه شخصیت ارائه کند؛ الگویی که بر اساس آن بتوان ساخت، پدیدآیی و تحول شخصیت را تبیین کرد. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی ـ تحلیلی بوده که ابتدا به شناسایی مفاهیم اساسی الگو در متون دینی پرداخته، سپس ارتباط این مفاهیم با یکدیگر در چارچوبی منطقی بررسی شده تا مؤلفه‌های اصلی ساخت شخصیت به دست آید. یافته‌های پژوهش، حکایت از آن دارد که مفاهیم اساسی به دست آمده از متون دینی عبارت‌اند از: نفس، فطرت، عقل، جهل و قلب. نتایج پژوهش نشان می‌دهد که نفس بیانگر ساخت اولیه شخصیت است که درون خود، عناصری فطری و غریزی را دارد. این عناصر در تعامل با یکدیگر قرار می‌گیرند، سپس کل ارگانیزم با عوامل محیطی تعامل بر قرار می‌کند. این تعامل دو سویه جنبه کنش‌وری و پویشی شخصیت را نشان می‌دهد و حاصل آن پدیدآیی شخصیت است.

کلید واژه‌ها: شخصیت، ماهیت انسان، نفس، فطرت، عقل، جهل و قلب.

 

 

مقدمه

در سال 1879م که علم روا‌ن‌شناسی به‌عنوان یک دانش مستقل پا به عرصه وجود گذاشت، اهمیت و ضرورت بحث شخصیت هنوز برای برخی چندان روشن نبود، چه اینکه روان‌شناسان با روش آزمایشی به مطالعه فرایندهای روان‌شناختی پرداختند. این روش تنها می‌توانست آن دسته از فرایندهای ذهنی، مثل احساس، ادراک و یادگیری را مطالعه کند که تحت تأثیر محرک‌های بیرونی قرار داشته و به‌وسیله آزمایشگران قابل دستکاری و کنترل بودند. بنابراین، با چنین رویکردی، دیگر امکان مطالعه موضوعی پیچیده و چند بعدی مثل شخصیت وجود نداشت

در دهه اول قرن بیستم «رفتارگرایی» توسط واتسون به‌عنوان رویکردی غالب شکل گرفت. در این رویکرد، تصویری مکانیکی از انسان ارائه شد؛ یعنی انسان ماشینی بدون فکر تلقی شد که محرک‌های گوناگون بر وی وارد می‌آیند و او متناسب با یادگیری‌های قبلی خود، پاسخ مناسبی به هر یک از محرک‌ها می‌دهد. رفتارگرایی، شخصیت را چیزی بیش از تجمع رفتارهای آموخته‌شده یا نظام‌های عادتی نمی‌دانست. به موازات این رویکرد و شاید کمی زودتر، از اوایل قرن بیستم «اولین گروه از نظریه‌پردازان شخصیت، تحت عنوان «روان‌تحلیل‌گران جدید» به دور از خط فکری روان‌شناسی آزمایشی و با الهام از رویکرد روان‌تحلیلی فروید شکل گرفت. این گروه از نظریه‌پردازان بر خلاف رفتارگرایان، هم بر تمامیت انسان و کارکردهای او در دنیای واقعی تأکید ورزیده و هم به تأثیر نیروهای هشیار و ناهشیار در رفتار اعتقاد داشتند. در نتیجه، نظریه‌پردازان اولیه شخصیت در نظریه خود به گمانه‌زنی پرداخته و بیشتر بر استنباط به دست آمده از مشاهده‌های رفتار بیماران خود متکی بودند تا به تحلیل خاصی که از روان‌شناسی آزمایشی نتیجه گرفته می‌شد

بنابراین، مطالعات شخصیت تا دهه سوم قرن بیستم در دو سنت جداگانه و با روش‌های متفاوت ادامه داشت تا اینکه از دهه 1930م به بعد تغییرات چشمگیری رخ داد. در این دوره، چاپ کتا‌ب‌های تخصصی متعدد، ارائه درس‌های دانشگاهی و انجام پژوهش‌های گوناگون در زمینه شخصیت و این آگاهی فزاینده که بعضی از جنبه‌های روان‌تحلیل‌گری را می‌توان وارد روان‌شناسی کرد، مطالعات شخصیت را در روان‌شناسی امریکایی به حوزه رسمی منظمی تبدیل کرد. بدین ترتیب، روان‌شناسان متقاعد شدند که امکان گسترش مطالعه شخصیت وجود دارد

از نیمه دوم قرن بیستم، جنبش جدیدی به‌نام جنبش استعدادهای بشری به‌وجود آمد که حاصل آن، شکل‌گیری نیروی سومی در روان‌شناسی شد با عنوان «روان‌شناسی کمال یا روان‌شناسی انسان‌گرایانه». حامیان این جنبش با دیدی نو به ماهیت انسان، و با دیدی انتقادی به سنت‌های قبلی، مدعی‌اند که انسان واجد ظرفیت‌های بالقوه زیادی است و سطح مطلوب کمال و رشد شخصیت را فراسوی بهنجاری می‌دانند. آنها بر این باورند که تلاش برای تحقق بخشیدن به تمامی استعدادهای بالقوه آدمی، امری ضروری است. به عبارت دیگر، رهایی از بیماری عاطفی یا نداشتن رفتار روان‌پریشانه برای اینکه فردی را سالم بدانیم کافی نیست. نداشتن بیماری عاطفی تنها نخستین گام ضروری به سوی رشد و کمال است و انسان پس از این گام، راهی دراز در پیش دارد

بنابراین، باید تغییرات اساسی‌تری، هم در زمینه روش‌شناسی و هم در قلمرو منابع مطالعاتی در حوزه شخصیت رخ دهد، تا تحولی عمیق در زمینه مطالعات شخصیت پدید آید. در این پژوهش سعی بر آن است که گام کوچکی در همین راستا، برداشته شود

بحث درباره شخصیت و ارائه هر گونه اظهار نظری در این زمینه، مستلزم شناخت ماهیت انسان است، زیرا اول باید مشخص شود که انسان از چه ساحت‌های وجودی بهره‌مند است، چه صفات و انگیزه‌هایی در وجود او نهفته است، چه کشش‌ها و غرایز و فطریاتی دارد، کدام‌یک از این خصوصیات، ذاتی اوست و به‌طور طبیعی در وی یافت می‌شود و کدامیک از این خصوصیات، اکتسابی است. آیا اساساً انسان سرشتی مخصوص به خود دارد؟ یعنی آیا انسان پاره‌ای از خصوصیات فراحیوانی دارد و این ویژگی‌ها به‌طور مشترک در همه افراد بشر یافت می‌شود یا نه، و در صورت وجود طبیعت مشترک، قلمرو آن کجاست؟

هدف اصلی پژوهش ارائه الگویی دینی برای مطالعه شخصیت است به گونه‌ای که زمینه نظریه‌پردازی در باره «شخصیت» را فراهم نماید. از آنجا که ارائه الگو در باره شخصیت با نگرش به متون دینی از مباحث مهم و کلیدی است، بررسی جامع آن مستلزم آن است که دست‌کم در حوزه روان‌شناسی و دین، مورد مطالعه قرار گیرد. تحقیقاتی که تاکنون در این زمینه انجام گرفته، هرکدام از زاویه‌ای خاص به موضوع نگریسته و در واقع، گوشه‌ای از دنیای پهناور درون و ابعاد پیچیده شخصیت آدمی را از دیدگاه خود توصیف کرده‌اند و حاصل آن نظریه‌های است که ارائه شده. با وجود این، هنوز زوایایی از شخصیت آدمی بر ما پوشیده است که نیازمند پژوهش‌های جدیدی است

به نظر می‌رسد که تاکنون مطالعات جدی و قابل توجهی در باره شخصیت با نگرش به منابع دینی انجام نشده است. و این فقر پژوهشی باعث شده افراد سطحی‌نگر با برداشت‌های ناقص و احیاناً نادرست به اظهار نظرهای خامی بپردازند و آن‌را به دین نیز نسبت دهند. بنابراین، انجام پژوهش‌های روشمند در موضوعات روان‌شناختی، به ویژه در حوزه شخصیت، امری ضروری و اجتناب‌ناپذیر است

در این نوشتار، نخست به بررسی مبانی نظری و مفروضه‌های اساسی مربوط به ماهیت انسان با نگرش به منابع دینی پرداخته خواهد شد، زیرا منشأ بسیاری از مباحث در تفسیری است که از انسان ارائه می‌شود. آنگاه درباره مفاهیم اساسی و عناصر اصلی تشکیل‌دهنده نظریه شخصیت، بحث و گفت‌وگو صورت خواهد گرفت. با توجه به اهداف پژوهش این سؤال‌ها در اینجا مطرح می‌شود

1 آیا مفاهیمی در منابع دینی وجود دارد که در تبیین ساخت و پدیدآیی شخصیت بتوان از آن سود جُست؟
2 فرض‌های اساسی مربوط به ماهیت انسان با نگرش به منابع دینی کدام‌اند؟

3 آیا برای مطالعه شخصیت می‌توان الگوی دینی ارائه کرد، چگونه؟

الف) روش پژوهش

با توجه به اینکه این پژوهش بر اساس دو حوزه دین و روان‌شناسی انجام شده است، در وهله نخست باید با مطالعه متون دینی به مفهوم‌شناسی پرداخته، مفاهیم نزدیک به موضوع، یعنی شخصیت را در قرآن و روایات شناسایی کرده، سپس با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به مفهوم‌سازی پرداخته شود. در مرحله بعد ارتباط این مفاهیم را با یکدیگر در یک چهارچوب منطقی، بررسی کرده تا مؤلفه‌های اصلی ساخت اولیه شخصیت به دست آید

ب) مبانی نظری مربوط به ماهیت انسان

بحث در باره شخصیت و ارائه هر گونه اظهار نظری در این زمینه، مستلزم شناخت ماهیت انسان و مبانی مربوط به آن است، چه اینکه همه صاحب‌نظرانی که در باره انسان و ماهیت وی سخن گفته‌اند به‌طور ضمنی نوعی پیش‌فرض را در مورد انسان پذیرفته‌اند. این پژوهش نیز از این قاعده مستثنی نیست و باید موضع نگارنده در این زمینه با توجه به آموزه‌های دینی مشخص شود. بنابراین، نخست، مبانی وحیانی هستی‌شناسانه مربوط به ماهیت انسان، بررسی خواهد شد

منظور از مبانی وحیانی هستی‌شناسانه آن دسته از ویژگی‌هایی است که جنبه هستی‌شناسانه داشته و ناظر به ساحت‌های وجودی انسان، جایگاه او در نظام هستی و هدف نهایی او است. این مبانی که روان‌شناسان از آن به مفروضه‌های اساسی یاد کرده‌اند، عبارت‌اند از

انسان موجودی دو ساحتی است؛ یعنی علاوه بر جنبه‌ مادی و جسمانی از ساحت غیر مادی که عنصری ملکوتی و الهی است و در فرهنگ قرآنی از آن به «روح»3 تعبیر می‌شود، بهره‌مند است، و حقیقت واقعی‌اش را نیز همین ساحت غیر مادی تشکیل می‌دهد

انسان سرشتی مخصوص به خود دارد که از آن به «طبیعت مشترک» تعبیر می‌شود و منظور از طبیعت مشترک، ویژگی‌های فرا حیوانی است. این ویژگی‌ها به یک سلسله امور فطری ناظر است که مقوِّم ذات انسان است و جنبه هستی‌شناختی دارد. قلمرو امور فطری در دو حوزه شناخت‌ها و گرایش‌هاست. البته باید توجه داشت که لازم نیست همه این امور فطری فعلیت داشته باشد، بلکه بیشتر آنها ظرفیت‌های بالقوه‌ای است که به تدریج به بروز و ظهور می‌رسد

انسان موجودی هدفمند است. منظور از هدفمندی آن است که در جهان‌بینی توحیدی، آفرینش انسان و جهان، هدف مشخصی دارد. و درمتون دینی، به ویژه قرآن تعابیری وجود دارد که به خوبی بیانگر این حقیقت است

انسان موجودی جاودانه است؛ یعنی زندگی او در این دنیا خلاصه نمی‌شود و مرگ پایان زندگی نیست، بلکه زندگی او در سرای دیگر استمرار می‌یابد و نتیجه اعمال خود را در آنجا خواهد دید

انسان کرامت ذاتی دارد؛7 یعنی در مقایسه با سایر موجودات از جایگاه برتری بهره‌مند است، و این به علت آن است که انسان ظرفیت‌های بسیار بالایی دارد به گونه‌ای که او را در مقایسه با مخلوقات دیگر ممتاز کرده8 تا هم امانت‌دار الهی9 و هم شایسته مقام خلیفهاللهی قرار گیرد

انسان ماهیت از اویی و به سوی اویی دارد.11 به عبارت دیگر، مبدأ و منتهای زندگی انسان مشخص، و هیچ گونه ابهام سر درگم کننده‌ای در آغاز و فرجام زندگی‌اش مشاهده نمی‌شود

انسان موجودی است که ذاتاً به کمال گرایش دارد. به عبارت دیگر، هیچ انسانی نیست که نقص وجودی خود را خوش داشته باشد. هر انسانی به‌طور غریزی و فطری در پی آن است که روز به روز کامل‌تر شود.12 بنابراین، در مفروضه تعادل ـ تکامل که روان‌شناسان مطرح کرده‌اند، با توجه به گرایش ذاتی انسان به کمال، ماهیت انسان اساساً رو به تکامل است و رشد و کمال او به این دنیا محدود نمی‌شود، بلکه پس از مرگ نیز ادامه دارد. افزون بر این، انسان برای دستیابی به تکامل و اهداف عالی خود همواره تلاش می‌کند، اگرچه با برخی تنش‌ها و مشکلات نیز روبه‌رو شود

انسان موجودی است مختار و دارای اراده آزاد؛13 یعنی به‌رغم همه عوامل درونی، مانند غرایز و نیازها، و عوامل بیرونی، مانند مشوّق‌های محیطی و با حفظ حاکمیت قدرت و اراده الهی، انسان قادر است افعالی را انجام دهد که اگر می‌خواست، می‌توانست آنها را انجام ندهد و به گونه‌ای دیگر عمل کند

انسان بهره‌مند از نیروی عقل و اندیشه است، همان طور که نیروهای جهل نیز بر بعد زیستی او حاکم‌اند. به عبارت دیگر، ساحت‌های وجودی انسان همواره عرصه جدال و کشمکش نیروهای عقل و جهل است. برهمین اساس، انسان می‌تواند با استفاده از نیروی عقل فعالیت‌های خود را به صورت منطقی انجام دهد یا تسلیم قوای جهل قرار گیرد و غیر منطقی ظاهر شود

انسان موجودی مسئول است؛14 یعنی سرنوشت او در گرو اعمال و رفتار اختیاری اوست و نتایج اعمال خود را خواهد دید15 و باید در مقابل آنچه انجام داده یا کوتاهی‌ها و تقصیراتش پاسخ‌گو باشد

انسان موجودی تغییرپذیر است.16 به عبارت دیگر، ماهیت انسان به گونه‌ای است که مستعد تأثیرپذیری از تجربه‌های شخصی و عوامل ذهنی است و همچنین از عوامل وراثتی و ژنتیکی و عوامل محیطی متأثر می‌شود، اما اینکه سهم کدام‌یک بیشتر است، به عوامل گوناگونی، از جمله سطح شناخت، اهداف و انگیزه‌های وی بستگی دارد. بر این اساس، هر چه شناخت و قدرت تجزیه و تحلیل فرد بیشتر باشد، تأثیرپذیری از عوامل ذهنی و درونی را ترجیح می‌دهد

گفتنی است که توجه به این خصوصیات مهم در باره ماهیت و حقیقت آدمی، نگرش نظریه‌پرداز را درباره مفروضه‌های مربوط به ماهیت انسان دگرگون خواهد کرد و موضعی جز آنچه نظریه‌پردازان شخصیت تاکنون ارائه کرده‌اند، خواهد داشت و این یکی از اساسی‌ترین تمایزهای میان رویکرد دینی به شخصیت با سایر رویکردهاست

ج) ساخت شخصیت

بحث درباره ساخت شخصیت، مستلزم آن است که در مرحله اول، مؤلفه‌هایی که در ساخت شخصیت نقش کلیدی دارند، ملاحظه شود. برای بررسی این مؤلفه‌ها پژوهشگران از الگوهای‌های گوناگونی استفاده کرده‌اند. این الگوها عبارت‌اند از

1 الگوی ریخت‌شناختی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :